دلتنگی
خوشگل مامان چقدر وقتی سر کار هستم دلم برات تنگ می شه میدونم مامان جون مثل تخم چشاش ازت مراقبت می کنه ولی چکار کنم دست خودم نیست خیلی برام سخته یاد روز اولی افتادم که در ست روزی که 7ماهه شدی و مرحصی من تمام شدو برای اولین بار گذاشتمت پیش مامان جونو اومدم سرکار ، خیلی روز بدی بود الان باز یه خورده عادت کردم مامان جونو خیلی دوست داری حتی بعضی موقع ها به زور ازش جدات می کنم و می برمت خونه اونم که جونش به توبستس می گه روزایی که آیلین نمی اد حوصله هیچی رو ندارم هردو تاتونو دوس دارم یه عالمه.....
نویسنده :
مامانی
14:18